قیزیل قلم آذر Qizil Qelem

متن مرتبط با «نژادپرستی» در سایت قیزیل قلم آذر Qizil Qelem نوشته شده است

نگاهی روش¬شناختی به روشهای علمی مبارزه با نژادپرستی پان¬ایرانیسم دکتر اختیار بخشی / قسمت دوم

  • روش شناسی تحقيقپيش­انگاري یا قضاوت ناروا بدون هیچ مبنای علمی Presupposition و جزميّت Radicalism آفتِ نگاه علمي و زبانشناختي است (درآمدي بر معني شناسي، ص10). به این دو آفت عنصر دیگر، تقلیل گرایی Reductionism را می توان افزود. نگرشهای به اصطلاح علمی و در اصل ضدّ حقیقت و ضدّ علمِ نژادپرستانۀ پارس محور حاکم بر ایران در سدۀ اخیر اساساً مبتلا به هر سه معضل روش شناختی یاد شده است و با تمام قوا کوشیده است که با دیدی جزمی، پیش انگارانه و تقلیل گرایانه همۀ داشته های عظیم تاریخی، فرهنگی و تمدّنی تورکان و سایر مللِ غیر عرب ایران، آسیای غربی و خاورمیانه، آسیای میانه (عجم) را با سوء استفاده از واژۀ تورکی و مصادره شدۀ «ایران» به نفع عنصر جعلیِ تاجیک دری زبان (عنصر جعلی فارس زبان ایران) تقلیل، مصادره و تبلیغ کند. و از آن جا که ويتگنشتاين مي گويد: «معني كلمه را جست و جو نكنيد بلكه به دنبال كاربرد آن باشيد» (همان، ص60). در این مقاله بر آن بودیم که نحوۀ کاربرد و شگردهای کاربرد کلمۀ ایران توسّط هژمونی نژادپرست حاکم پانفارس را بر ملت تورک آزربایجان و ملل دیگر ایران با سوء استفاده های هوشمندانه­اش نشان دهیم.ساخت شكني ساده ترين تعريف ساخت شكني (Deconstruction) اين است كه ساخت شكني نقدِ تقابلهاي دوگانۀ سلسله مراتبي است كه ساختار تفكّر غربي را تشكيل داده اند: دورن/ بيرون، روان/ تن، حقيقي / استعاري، گفتار / نوشتار، حضور / غياب، طبيعت / فرهنگ، صورت/ معنا. ساخت شكنيِ يك تقابل، يعني نشان دادن اين كه اين تقابل طبيعي و اجتناب ناپذير نيست بلكه سازه اي است ساختة گفتمانهاي متّكي بر آن تقابل، و نشان دادن اين كه اين تقابل در يك اثر ساخت شكنانه كه مي خواهد آن را پياده كند و از نو بنگارد، باز يك سازه است؛ يعني ا, ...ادامه مطلب

  • نگاهی روش¬شناختی به روشهای علمی مبارزه با نژادپرستی پان¬ایرانیسم دکتر اختیار بخشی / قسمت سوم

  • نظريّة پسااستعمارگرايياستعمارگری و نژادپرستی دردها و زخمهای عمیق و طویل المدّتی را در طول زندگی بر روح و روان فرد سرکوب شده و استعمارشده باقی می گذارد. استعمارگران از طریق روشهای نوشتاری و آموزشی و نیز از طریق تولید، ارزش گذاری و اشاعۀ دانش مطلوب، افراد تحت استعمار را متقاعد می سازند که خود و فرهنگ خود، زبان خود، تاریخ خود، نیاکان خود و در مجموع هویّت خود را زشت و منفی ببینند. استعمارگران به استعمارشدگان می آموزند که وضع بردگی، بندگی و حقارت را در وجود خود درونی، کانونی و نهادینه سازند. استعمارگران در حقیقت تصوّر استعمارشده ها از بدنشان، قابلیّتهای ذهنی شان و شیوۀ تفکّرشان را به بردگی می کشانند (ایران و چالش تنوّع، ص59). آنچه را که ما فعّالان ملّی حرکت ملّی آزربایجان جنوبی از «جریان و پروسۀ مانقورت سازی یا مانقورتیسم» توسّط نژادپرستی فارس حاکم بر ایران در صد سال اخیر اراده میکنیم واجد همۀ خصوصیّاتی است که استعمار و نژادپرستی استعماری با استعمارشدگان خود می کند. صد سال است که نژادپرستی فارس حاکم بر ایران یا همان نژادپرستی ایرانی از تمام امکانات حکومتی و دولتی خود، از رسانه ها (رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، روزنامه ها، مجلّات و امکانات مجازی و سایتهای اینترنتی و ...) و نیز از آموزش و پرورش، معلّمان و کتابهای درسی (به ویژه کتابهای درسی مربوط به ادبیّات فارسی، تاریخ ایران، و علوم اجتماعی) در تمام سطوح کودکستان، دبستان، مدارس راهنمایی تحصیلی، دبیرستان و دانشگاه به طور خلاصه از تمام مولّفه های کلامی (نوشتاری و گفتاری) و غیرکلامی (تصویر و موسیقی)، یعنی فیلمها، عکسها، کتابها، روزنامه ها، مجلّات، تبلیغات، آگهی های بازرگانی، تابلوهای ریز و درشت مغازه ها، فروشگاهها، بانکها و مراکز , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها