در دفاع از زبان فارسی: در برابر ترویج جهل بی‌مهابا بایستیم / مهدی تهرانی

ساخت وبلاگ

در دفاع از زبان فارسی: در برابر ترویج جهل بی‌مهابا بایستیم

ابلهی عقده‌ای و بیمار به نام حمید احمدی که تابلوی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و نظریه‌پرداز را بالای سر خود قرار داده و مرشد عده‌ای بیمارتر و بی‌سوادتر از خود به‌نام ایرانشهری‌ها شده، از «کارزار شریرانه» علیه زبان فارسی می‌گوید. اما جرات ندارد این کارزار را توصیف کند که ما هم آن را ببینیم. سوادی هم ندارد که لااقل برای آن ابعاد و تبعاتی سیاسی (political applications) بچیند که این حد مهمل نگوید. او یک روضه‌خوان است و ما موظفیم در برابر ترویج جهل بی‌مهابا بایستیم. آن‌هم وقتی با شناسه قدیمی‌ترین دانشگاه در ایران، چنین رواجی از جهل و عقده‌گشایی را شاهدیم. ۱) به متن توجه کنید؛ بسیار خوب، امروز روز زبان مادری است و ما فارس‌ها می‌خواهیم درباره زبان خود حرف بزنیم. چرا با این همه عقده و کینه و دشمن‌پنداری (به شیوه ...) شروع می‌کنید؟ چرا با کلامی مهربان و مثبت درباره زبان فارسی حرف نمی‌زنید؟ چرا باید متنی که دانشگاه تهران منتشر می‌کند ـ تک تک کلماتش ـ بیمارگونه باشد؟ چرا باید با تحقیر زبان‌های دیگر به نام «زبان‌های قومی و محلی» توام باشد؟ چرا شما ابلهان اصرار دارید زبان فارسی را منفور کنید؟ چگونه می‌توان این زبان را از دست شما نجات داد؟ ۲) استناد به این که روز جهانی زبان مادری از کجا شروع شده، چه چیزی را ثابت می‌کند؟ هر کسی اندکی با علوم انسانی آشنا باشد می‌داند که این گونه ارجاعات به سندهای صوری ـ بجای تعمق در ابعاد سیاسی اجتماعی آن، و مطالعه تحولات آن ـ دست‌وپا زدن از سر بی‌سوادی است. اگر این استنادها مهم باشد، بسیاری از رویدادها و دستاوردهای بین‌المللی امروز در سراسر جهان ، از جمله اکادمیا و المپیک و ماراتن و فلسفه افلاطون و ارسطو و ... همگی بخاطر شکست مفتضحانه امپراتوری پارس‌ها از مردم آتن شکل گرفته است. ۳) خجالت‌آور است که دانشگاه تهران شعری جعلی و احمقانه منسوب به فردوسی را منتشر می‌کند. آخر به اساتید شاهنامه‌شناس خودتان رجوع کنید. همگی متفق‌القول هستند که «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم به این پارسی» جعلی است. آخر به عقل خودتان رجوع کنید. آیا منطقی است که فردوسی از کلمه «عجم» که تحقیر خود اوست، استفاده کند؟ آخر به شعور خودتان مراجعه کنید. خاک بر سر زبانی که توسط یک نفر زنده شود! پس مردم آن روزگار با چه زبانی حرف می‌زدند؟ کدام زبان‌شناسی است که چنین یاوه‌ی عجیبی را بشنود و به عقل طرف نخندد؟ چرا نمی‌فهمید که با این حرف‌ها دارید جهل مطلق خود را اثبات می‌کنید و زبان فارسی را تحقیر می‌کنید؟ زبان فارسی را فردوسی زنده کرد یا رسم‌الخط عربی؟ اگر رسم‌الخط عربی در دوران امپراتوری عباسی شکل نمی‌گرفت، فردوسی با چه خطی اشعار خود را می‌نوشت؟ اگر صنعت کاغذ در دوران امپراتوری عباسی رشد نمی‌کرد، فردوسی اشعار خود را روی چه می‌نوشت؟ با خط میخی یا اوستایی روی لوح گلی؟ ۴) چگونه می‌توان نگران دشمنان خیالی برای زبانی بود که انحصار قدرت سیاسی را در دست دارد و کماکان به سرکوب زبان‌های دیگری که اتفاقا وامدار آنان است می‌پردازد و آن زبان‌ها را قومی و محلی می‌نامد؟ اگر کلمات تورکی و عربی را از زبان فارسی برداریم، حمید احمدی لال می‌شود، نمی‌تواند حتا دو جمله برای ارتباط بین‌الاذهانی بسازد، نمی‌تواند اصلا فکر کند چرا که ما با کلمات فکر می‌کنیم، نمی‌تواند غذاهای مورد علاقه ایرانیان از جمله قورمه‌سبزی را بخورد ... ۵) اگر علاقه و محافظت و رشد‌بخشی به زبان فارسی توسط ملت‌های غیرفارس نبود، با این دوستی «خاله خرسه»های بیمار و عقده‌ای معلوم نبود چه بلایی بدتر از این، سر زبان فارسی می‌آمد! باید خجالت کشید از این که ما زبانی که وامدار دیگر زبان‌های این سرزمین است را به ابزاری برای سرکوب همان زبان‌ها تبدیل کرده‌ایم! ۶) زبان فارسی را باید نجات داد؛ و تردیدی ندارم که این زبان توسط همین ملت‌های غیرفارسی که امروز صمیمانه از حق زبان مادری خود می‌گویند، نجات پیدا می‌کند. شرم بر ما و شرم بر دانشگاه تهران و شرم بر سیستم آموزشی ما که قصد دارد نسلی عقده‌ای و بیمار به بار بیاورد

قیزیل قلم آذر Qizil Qelem...
ما را در سایت قیزیل قلم آذر Qizil Qelem دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrbkarimia بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 8:08