قیزیل قلم آذر Qizil Qelem : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

حاجی بکتاش ولی

ولی از مردم نیشابور است. نام پدرش سید ابراهیم ثانی و مادرش، دخترِ یکی از علمای نیشابور بوده است. او را با نام بکتاش رومی نامیده‌اند[1]. ولادت او ۶۰۵ (نهاد سامی، ۲۹۳)، ۶۴۵(سرچشمه تصوف در ایران، ۲۱۰) و ۶۴۶ (نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۲، ۷۵۷) نوشته‌اند. وی ابتدا به خدمت خواجه احمد یسوی رسیده، بدستور وی به بدخشان رفته، بعد از بازگشت به خراسان، به سفر نجف رفته و سپس به مکه، بیت المقدس، دمشق و حلب سفر کرده است. سالِ وفات وی را ۶۹۷، ۷۳۸ و ۷۴۰ نوشته شده است. گولپینارلی سال وفاتش را ۶۶۹ / ۱۲۷۰ نوشته است (گلپینارلی، مذاهب و طرایق در ترکیه، ۱۰۳).

افلاکی در مناقب العارفین در باره‌ی او نوشته است. او وطن بکتاش را خراسانی می‌داند که به سیواس آمده و سپس به آماسیه و کیرشهر رفته است (مناقب العارفین، ج۱، ۳۸۱ و ۴۹۸). او را از بابایی‌ها دانسته‌اند. پیروان باباالیاس را باباییه، پیروان ساری سالتوق را سالتوقیه و بکتاشیان را بکتاشیه نامیده‌اند. بکتاشیه در مرحله‌ی دوم خودش، توسط بالیم سلطان در سده‌ی نهم هجری با تغییرات کلی دوباره پا به میدان گذاشته است. در این طریقت نشانه‌های مختلفی از طریقت‌های دیگر اخذ کرده است، به عبارت دیگر از آثار شمنیسم تا حروفیه در آن وارد شده است.

در این طریقت تثلیث: الله، محمد (ص) و علی(ع) وجود دارد و علی بالاتر از محمد قرار می‌گیرد. پیروان این طریقت، از این نظر به علی اللهی‌ها نزدیک می‌شوند. حاجی بکتاش کتابی به عربی بنام مقالات دارد. این کتاب به زبان ترکی هم ترجمه شده است که چهار باب دارد: باب شریعت، باب طریقت، باب حقیقت و باب معرفت. در هر باب مرگ، احوال دل، تصوف، زاهد، عارف و محب مورد بحث واقع شده است. ترجمه‌ی مقالات توسط سعید امره از شاعران بکتاشیه در سده هشتم هجری انجام گرفته است.

کتاب دیگر بکتاشیه «ارکان نامه» است که در سده‌ی ۹ و ۱۰ نوشته شده و تحت تاثیر حروفیه است. در عین حال به آهیه یا اخیان هم نزدیک هستند. «ولایت نامه»ی بکتاش نیز در سال ۸۴۴ / ۱۴۴۱ نوشته شده است. قطب الدین حیدر را نیز از بکتاشیه می‌دانند که در ۶۱۸ / ۱۲۲۱ وفات کرده است (سبحانی، ۵۲۲). این امر رابطه‌ی نزدیک بین قلندریه و بکتاشیه را نیز نشان می‌دهد. رویهمرفته بکتاشیه با طریقت‌های مختلف ممزوج شده است. دلیل عمر بالای بکتاشیه هم می‌تواند همین موضوع باشد. از ولایت نامه بکتاش چنین برمی آید که این طریقت بعد از حاجی بکتاش به چلبی‌ها رسیده است. گوینپ بعدها بکتاشیه به یکی از شعبات نقشبندیه درآمد. این طریقت‌ها، خانقاههای فراوان در آسیای صغیر دارند.

در نظام طریقتی بکتاشیه ۵ مقام وجود دارد: نخستین مقام «محب» است. هر آن عاشقی که به تعهد یک بکتاشی (بابا) دست ارادت می‌دهد محب نام می‌گیرد. دومین مقام درویش است. خدماتی مانند خرید و چوپانی بر دوش درویش واگذار می‌شود. اگر شایستگی نشان دهد خرقه‌ی درویشی به تن می‌کند. سومین مقام بابا است. اگر بابا از نسل پیغمبر باشد شال و کلاه سبز می‌پوشد و در غیر اینصورت شال و کلاه سفید بر تن خواهد کرد. چهارمین مقام مقام تجرد است. او به آیین تجرد و لباس تجرد در می‌آید. در آیین «جم» تجرد تنها مجردان شرکت می کنند. اینان گوشواره‌ای نقره ای یا مسی بر گوش خود دارند. پنجمین مقام خلافت است. برای رسیدن بدین مقام، شایستگی وی باید توسط سه بابای مجرد تایید شود.

در هر یک از مراحل ارتقاء مقام، چراغ، کتل، علم و سفره ای به فردِ مورد نظر داده می‌شود و در آیین جم محب، درویش و بابا و مجرد یک گوسفند قربانی می‌شود. در آیین جمِ خلافت ۴۰ گوسفند قربانی می‌شود. خلیفه روی کلاه خود شالی سیه رنگ می‌بندد. کلاه بکتاشیان هم پنج نوع است. این کلاه به تعداد ۱۲ عدد تَرَک دارد بخاطر ۱۲ امام. همچنین کمربندی پهن و ضخیم می‌بندند.

بکتاشیان بترتیب قدمت سلوک نه بترتیب سن، وارد میدان می‌شوند و آیین‌های خاص خود را اجرا می‌نمایند. بکتاشیان مدعی آیین جعفری هستند. نماز بجا نمی‌آورند (سبحانی، ۵۳۱). روزه فقط در دو روز اول ماه محرم است. در این ده روز آب نمی‌خورند. از خوردن غذاهای حیوانی اجتناب می‌کنند(همان). اخلاق بکتاشاین در جمله‌ی زیر خلاصه می‌شود:

«دستت را بدور، زبانت را منزه و کمرت را استوار دار!»

آنان کتاب مناقب حاجی بکتاش ولی و وجودنامه را می خوانند. وجودنامه در باره ۱۴ معصوم است.

ادبیات بکتاشی:

بکتاشیان شعر هجایی ترکی را می‌پسندند. آنان خواسته‌های خود را با زبانی ساده و عامیانه بیان کرده‌اند. گاهی وزن عروضی نیز بکار برده‌اند. معروفترین شاعران این طریقت عبارتند از: سعید امره، قایغوسوز آبدال، پیرسلطان ابدال و... (کریمی، ۱۳۹۵، ج ۵، ۳۲۱).

« مقالات و کلمات عینیه» منسوب به حاجی بکتاش ولی است. نسخه ی خطی آن بشماره ۳۴۵۱ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. دارای ۸۸ ورق (۱۶۶ صفحه) در ابعاد ۱۷۰ در ۱۱۰ و هر صفحه دارای ۱۲ سطر می باشد. این نسخه دارای دو اثر است: اولی «مقالات غیبیه و کلمات عینیه» است که ۶۸ صفحه است و دومی «رساله الفوائد» نام دارد که به نظم و نثر بوده و بعد از فوت حاجی بکتاش ولی توسط شاگردانش گردآوری شده است.

منابع:

توفیق سبحانی / قاسم انصاری، حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه، مجله پژوهشهای فلسفی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، زمستان ۱۳۵۵، شماره ۱۲۰، صص ۵۰۵ ۵۴۶.

جان فریلی، سلجوقیان روم، ترجمه: م. کریمی، قم، ۱۴۰۲.

م. کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، جلد ۵، تبریز، نشر اختر، ۱۳۹۵.


[1] در نسخه خطی قلندرنامه به شماره ۳۴۷۸ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در باره حاجی بکتاش ولی آمده است:

دگر بکتاش رومی هست آبدال که او را نیست قید مال و اطفال

یقین دانم که او بحر علوم است که پیر جمله آبدالان روم است...

قیزیل قلم آذر Qizil Qelem...
ما را در سایت قیزیل قلم آذر Qizil Qelem دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrbkarimia بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 20:13