ثقه الاسلام

ساخت وبلاگ

 Image result for ‫ثقه الاسلام‬‎

به مناسبت سالروز شهادت عالم نستوه  

ثقه الاسلام

صدای زنجان 13/10/95

   در انقلاب مشروطه، عالمان نیز همراه با مردم در برابر استبداد ایستاده و جانشان را در این راه قربانی کرده­اند. یکی از عالمان انقلابی بزرگ نیز میرزا علی ثقه ­الاسلام است که لقب 73مین شهید عاشورا را به دست آورده است. ثقه­ الاسلام مردی بزرگ از سلاله­ی علم، عالم، فقیه، شاعر، نویسنده و انسانی دارای اندیشه ­های والای آزادی­خواهی و عدالت­ طلبی بوده است. بعد از پیروزی مشروطه، نگهداری و حفاظت از دستاوردهای انقلاب مشروطه، بیرون انداختن بیگانگان و اشغالگران از سرزمین مادری بر گرده عالمانی چون ثقه ­الاسلام و شیخ محمد خیابانی می ­افتد. اشغالگران روس، در دفاع از حاکمان مستبد و صیانت از منافع خود، وارد تبریز شده و نمی­ خواستند این شهر را تخلیه نمایند. اشغالگران، استعمارگران و حاکمان مستبد دست در دست هم نهاده و برای محروم کردن مردم از ثمرات انقلاب تلاش می­کردند. در چنین زمانی، ستارخان و باقرخان را از تبریز به تهران کشانده و تبریز را بدون رهبر می­ گذارند. کنسولگری روس نیز تبریز را خالی یافته، برای دستگیری و نابودی انقلابیون وارد میدان می­ شود. دستگیری رهبران مرکز غیبی بوجود آمده در تبریز و بی­رهبر کردن مردم، از برنامه­های اصلی کنسولگری روس در تبریز بوده است. بر همین اساس، علی مسیو، ثقه­الاسلام، شیخ سلیم، ضیاءالعلما، صادق خان الملک، آقا محمد قافقازلی و آقامحمدخان دستگیر می­شوند، البته علی مسیو از میدان در رفته و دستگیر نمی­ شود. در عوض دو فرزند نوجوان او حسن 14 ساله و قادر 17 ساله را دستگیر می­ کنند و همگی را در عاشورای سال 1330 قمری در تبریز به دار می ­آویزند.[1]

   ثقه­ الاسلام به سال 1238 در تبریز متولد شد، بعد از اتمام دوران تحصیل ابتدایی در تبریز، رهسپار شهر قم شد و تحصیل خود را در علم فقه ادامه داد و آنگاه برای ادامه و تکمیل تحصیلات حوزوی به عتبات عالیه رفت و 9 سال تمام در آنجا علوم فقه، اصول، حکمت، کلام، ادبیات، ریاضیات، نجوم، هیئت و تاریخ را آموخت  و به عنوان عالمی فرهیخته به تبریز بازگشت و مانند رهبری فداکار و از جان گذشته کمر همت برای بیداری مردم وطنش بست. او بر بالای منبر، هم در جهت هوشیاری و آگاهی مردم موعظه می­کند و هم با سلاحی در دست علیه دولت استبدادی و ظلم و جور زمانه به مبارزه می­ پردازد. انقلاب مشروطه پیروز می­شود، اما انقلابیون به اهداف مورد نظر نمی ‏رسد. باز هم عالمان برای حفظ نظام مشروطه بپا می­خیزند. باز هم ثقه ­الاسلام در صف نخست نهضت قرار می­ گیرد. در نتیجه توسط کنسول روسیه دستگیر و در یک دادگاه صحرایی به مرگ محکوم می‏ شود. به هر صورت، او را همراه با همرزمانشان در روز عاشورا به دار می­کشند. زمانی که او را بر بالای دار می ­بردند، او در برابر فرمانده بلند پایه­ ی روس چنین می­ گوید:

«بيزيم اوچون دار آغاجي معراجدير، آللاها گئده‌ن نرديوان‌دير».

ثقه ­الاسلام در طول عمر پر برکت خود، همواره در برابر اشغالگران ایستاد، هیچ موقع آرام نگرفت و تا آخرین لحظات زندگی­اش در مقابل دشمنان سستی و ضعف از خود نشان نداد.

   ثقه­ الاسلام، در عین حال شاعری ارزشمند و هنرمند نیز هست. باآثاری که با سلاح قلمش نوشته است همواره موجبات ترس و وحشت دشمنان را سبب گشته و راه مردم را با آنان روشن ساخته است. امروز آثار او را می‏توان به شرح زیر جمع بندی کرد و برای نشر آنان برنامه ریخت. این، وظیفه­ ای است که در برابر ادیبان امروز آذربایجان قرار دارد. این آثار عبارتند از:

1-                 ديوان شعر

2-                 مرآت المكتب 7 جلد

3-                 اگر ما آذربايجانيان غفلت كنيم

4-                 مشروعه يا مشروطه

5-                 رساله­ ی سياست

6-                 علم­الرجال

7-                 لال­ لار كيتابي

8-                 تحصيل زيج هندي

9-                 تلگرافلار مجموعه­سي[2]

10-               ايضاح­الاخبار

11-تاريخ اماكن شريفه و رجال برجسته

یکی از غزل­های شیوای اورا باهم بخوانیم:

ياشيندا بير گؤز آچمادي بيچاره گؤزلريم،

يانيندا بير دويونجا باخا ياره گؤزلريم.

چوخ باخسا زولفووه، اونا عيب ائتمه، عذرو وار،

آغ سينه‌نه باخاناندا، دوشوب قاره گؤزلريم.

بيلمم كي هانسي عضوونه يارين نظر ساليم،

بير چاره قيل كؤنول، قاليب آواره گؤزلريم.

ياردان فلك ستم‌له آييرسا، حياتي‌دن،

گؤز اؤرته‌رم‌كي، دوشمه­يه اغياره گؤزلريم.[3]

در غزلی دیگر، وحدت بین مردم را به صورت ترانه­ای مردمی درآورده است:

خيالين ياخشي مونس­دير منه شام و سحر سنسيز

كي سنسن، اؤزگه يوخ قلبيمده، بير فكر دگر سنسيز.

اؤزون گؤردون صلاح كاري، مندن ال چكيب گئتدين

مگر سنسن قالان، غم بير ده مندن ال چكر سنسيز.

وطندن آيري دوشدون، آيري دوشدون روح جسميندن

گؤزومدن عشقيله باهم آخار، خون جگر سنسيز.

چيخيب ظاهرده الدن دامنين، لاكن يقينيمدير

موافق اولماسين بو ظولم ايله حكم قدر سنسيز.

گلرسن قورخورام بير گون، سني گؤرمك محال اولسون

گئده‌ر شايد فراقيندا بو آز نور بصر سنسيز.[4]

   زبان ثقه ­الاسلام بسیار ساده و روان، در عین حال بسیار استوار و محکم است. علاوه بر اشعارش، نامه­ هایش از دید ادبی ارزشمند و مهم هستند. در اینجا می­توان نمونه­ های دو زبانه­ی اورا به خوبی مشاهده کرد که بسیار حائز اهمیت هستند.

   هنوز دیوان اشعار ترکی ثقه ­الاسلام به یکجا گردآوری نشده و هنوز برای چاپ و نشر دیگر آثارش هم کاری صورت نگرفته است. امید به ادیبان و جوانانی است که دل در گرو ادبیات غنی آذربایجان دارند که یادآوری می‏شود دیوان این عالم بزرگ می­تواند روح سرشار و فعال آنان را سیراب نماید. در اینجا نمونه­ هایی را از رباعیات و دیگر نمونه ­های شعر ثقه ­الاسلام ارائه می­کنیم: 

هيجراندا كؤنول عشقيله مجنون اولدو،

قان آغلادي او، عرصه­ ده جيحون اولدو.

بيرتك گئجه كي باخدي گؤزه ­ل گول اوزونه،

گؤز ياشلاري عؤمرو بويو گولگون اولدو.

***

هيجران گئجه ­سينده او قيامتدن اثر وار،

اوندا او گؤزه ­ل غمزه ­لي قامتدن اثر وار،

اصلاكي چاتا مقصده، مقصوده حياتدا،

هر كيمده بير ذره ­جه دهشتدن اثر وار.

***

توتماق اولا اوچموش اوخو سعي ايله امكان،

بلكم ده شكر آلماق اولا چؤل قاميشيندان،

فيل بلكه قاريشقا يوواسيندا توتا مسكن،

بونلار اولار، اولماز يئتيشك وصلينه جانان.

***

ائو اولموش اوزولدن داما دك گؤر نئجه ويران،

مسجدلري ميخانه ائديب قورخولو دؤوران،

اوچدو ائوين، اي خانه خراب، بير نظر ائيله،

صبرين توكه­نرمي؟ دئ گؤره­ك، اي يانان اينسان!

   همانگونه که می­بینیم در رباعیات ثقه ­الاسلام هم سادگی و روانی کلام با عمق اندیشه و دید باهم گرد آمده است. مفاهیم عالی، بینش روشنگرانه و زبان زیبا از مشخصات شعری ثقه ­الاسلام است. او، شاعری ساده نیست، بلکه عالمی روحانی است که در اشعارش، حکمت و عرفان در تموج است. بینش و دید عالمانه­ ی شاعر از خلال اشعارش به نظر می­رسد و با شیوه­ای ادیبانه در جان و دل خواننده می­نشیند.

   در دیوان اشعار ثقه­ الاسلام، قطعات و تک بیت­های فراوان به چشم می­خورد. در این اشعار، شاعر سعی کرده است موضوعاتی را که از زبانها و ادبیات دیگران – عربی و فارسی – آموخته است به صورت تک بیتهایی تقدیم همزبانان خود کند که نمونه ­هایی از آن تقدیم می­گردد:

جاني، مالي، شؤهره‌تي ترك ائيله‌مك،

ايلكين آدديم، شرطي­دير سئودا اوچون.

این بیت به احتمال زیاد از ادبیات فارسی گرفته شده باشد. یا قطعه­ ی زیر:

گئجه ظولمت، كئچيد داشليق، اؤزوم مست،

قدح دوشدي اليمدن سينمادي اصلا.

اونو سالم كيم ايسه ساخلادي بؤيله؟

نئچه جاملارسينيبدير دوشمه­دن بوردا.

   در این قطعه­ ی کوچک، سخنان حکمت آمیز شاعر دیده می­ شود که در یک غزل نمی­ گنجد. ویا شعر زیر را که می­شد در یک غزل بیان کرد ولی ثقه­الاسلام دوست نمی­دارد سخن را دراز کند و به همین چند بیت اکتفا می­ کند و هرجا که سخن تمام می­ شود دنبال حرف دیگرش می­رود:

وصلين گئجه‌سي قويما سحر گؤز آچسين،

عيشين ائويني بير داها ويران ائله­ مه.

يارين اوزو گون تك بيزه نور ساچمادادير،

گؤيلر گونونه چيخماغي امكان ائله­ مه.

طالع قوشو سالميش باشيما كؤلگه گؤرورسن،

بير بؤيله گؤزه‌ل حالي پريشان ائله‌مه.

 



1) عبدالحسين ناهيدي آذر، قيام شيخ محمد خياباني،

1) ناهيدي آذر، همان.

1) جنوبي آذربايجان ادبياتي آنتالوژي سي، جلد 2، باكي، 1983، ص 214.

1) علي قافقازيالي، ايران تورك ادبياتي آنتالوژيسي، جلد 4، ارزروم، 2002، ص 78.

قیزیل قلم آذر Qizil Qelem...
ما را در سایت قیزیل قلم آذر Qizil Qelem دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrbkarimia بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 3 خرداد 1396 ساعت: 15:22