مفتون، شاعری شگفت آور

ساخت وبلاگ

  شئعر: مفتون امینی / ترجومه : علیرضا ذیحق

خرداد ماه سالروز 90 سالگی شاعری بزرگ است که هفتاد سال در ادبیات فارسی درخشیده و هر بار با نشر دفتر شعرش، تحولی در شعر ایران را رقم زده و ادیبان و شعرشناسان را شگفت زده کرده است. او، درخشانترین چهره ی شعر فارسی، همچنین ترکی ایران است. شاعر دو زبانه ای که در هر دو زبان جزو شاعران طراز اول ایران بشمار آمده و صاحب سبک و اندیشه های والاست. او، کسی نیست جز یدالله امینی، که با تخلص مفتون، شعرشناسان را مفتون شعر ساخته است.

   وی در خرداد ماه 1305 در روستائی در 5 کیلومتری شهر شاهین دژ – سائین قالا، متولد شد. تا دوازده – سیزده سالگی در ده ماند و سپس به تبریز آمد و دیپلم ادبی را در دبیرستان فردوسی تبریز اخذ کرد. اما 15 سال بیشتر نداشت که نخستین شعرش با مضمون وطن پرستی در 1319 چاپ شد و علی مستعان سردبیر مجله را شگفت زده کرد. سال 1320 چنان شعرش گل کرد که اشعار وطنیش زینت بخش نشریه ها شد:

دارم امید آن که جوانان جان نثار

جان در ره شرافت میهن فدا کنند؛

سال 1325 با توصیه نامه ی پیشه وری به دکتر سحابی به تهران آمد و درکنکور قبول شد و در رشته ی حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. بعد از اتمام تحصیل به تبریز باز گشت و در کسوت قاضی دادگستری مشغول بکار شد. او با شعرش وارد مبارزات حق طلبانه ی مردم ایران شد؛ از سال 1330 بطور مداوم زمانهایی را در زندان سپری کرد، بویژه بعد از سال 1350 این امر بیشتر شد. گویی زندان جزو سهمیه ی زندگیش بود. با شخصیت های برجسته ی ایران ملک الشعرای بهار، دکتر مصدق دیدارهایی داشت. با محافل ادبی روابط دوستانه برقرار کرد. در سال 1331 با نشر "دریاچه" توجه شعردوستان را بخود جلب نمود.

   شعر دریاچه را با دریاچه «لامارتین» مقایسه کرده و از شعر دریاچه‌ی «لامارتین» هم بهتر تشخیص داده بودند.  سال 1333 مفتون با شاعران ایران دوستی آغاز کرد، در این سال با شهریار، نیما، فرخ تمیمی‌، شیبانی، فریدون کار، شهاب ابراهیم‌زاده، نصرت رحمانی، محمد زهری، احمد رضا احمدی، سیروس آتابای، نصرت رحمانی، براهنی،  نصرت رحمانی، فریدون مشیری، نادرپور، رهی معیری، آتشی، فروغ و شاملو را هم همان سالها ‌شناخت. دوستی نزدیکی با شاملو داشته و تا مرگ شاملو هم این دوستی ادامه یافت. در میان این شاعران دوتن برای او بسیار عزیز بوده اند: شهریار و شاملو. مفتون، شهریار را شاعرترین شاعران می شمرد و شاملو را شاعری در ردیف حافظ می دانست.

    مفتون در عرصه های بین المللی هم وارد می شود. سال 40 با «یان رپیکا» مستشرق معروف آشنا می‌شود. در سال 1346 (1968) روابط فرهنگی فرانسه مجموعه‌ای از اشعار 11 شاعر مشهور ایران از جمله فروغ و مفتوق امینی و… را با ترجمه دکتر مصطفی رحیمی‌، حسن هنرمندی و محمدعلی سپانلو به زبان فرانسه منتشر می‌کند. از این به بعد اشعار مفتون به زبانهای اروپایی ترجمه و چاپ می شوند.

   مفتون علاوه بر شعر و شاعری در عرصه‌ی فعالیت مطبوعاتی و فعالیت فرهنگی هم با جوانان اهل قلم دهه‌ی 40 در تبریز دوستی و همکاری نزدیک داشت. با دکتر ساعدی، صمد و دوستانش در انتشار «آدینه مهد آزادی» همکاری و اشعاری از ناظم حکمت، علی آقا کورچایلی، علیرضا اوختای را به زبان فارسی ترجمه می‌کند.

   سال 1347 «انارستان» را منتشر می‌کند که از سوی جامعه‌ی روشنفکری، دانشگاهی، ادبی و مبارزین مخالف رژیم شاهنشاهی به گرمی‌ استقبال می‌شود. از این به بعد، شاعر کولاک، شاعر محبوب رهروان صبح فردا و مورد غضب حکومت پهلوی می‌شود. در سال50 به دنبال حوادث آن سالها و یورش ساواک به محافل روشنفکری و دستگیری گسترده‌ی اهل قلم، مفتون هم از این یورش در امان نمی‌ماند.

هر یک از دفترهای شعر مفتون غوغایی در فضای شعر ایران پدید آورده است که مهمترین آنها عبارتند از:

دریاچه، 1336

کولاک، 1344

انارستان، 1346

آشیقلی کروان، 1352

با انارستان و بخصوص بعد از جریان سیاهکل او را بسیار اذیت کردند. به کمیته ی ضد خرابکاری بردند. اورا بارها از کار برکنار کردند و او کار مطبوعاتی را بر کرسی قضاوت ترجیح داد. تنها بعد از انقلاب بود که یک سال به عنوان مستشار دادگاه حل اختلاف استان تهران به کار قضا پرداخت و یک سال هم به عنوان دادرس بازرسی کل کشور مشغول بکار شد. اما سال 1359 بازنشست شد و مدتی نیز به وکالت پرداخت.

     «منظومه‌ی عاشیقلی کروان» او به زبان ترکی غوغایی در ادبیات ایران بپا کرد. او با چاپ این اثر دین خود را به زبان مادری و ادبیات آذربایجان ادا کرده بود. اما مضمون شعرش چنان بود که ادیبان و شاعران فارسی گوی را نیز شگفت زده کرد. زیبایی کلام و سبک او – هرچند که بیرون از روح و ساز و سخن شعر ترکی بود اما درخشید و در محافل روشنفکری دست انقلابیون دست بدست شد.[1]

حق چای کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاقدیر

داش آشماقیلا کیمسه اونو چؤندره بیلمز.

دونیادا قارانلیقلار اگر جمع اولا باهم

بیر ذره جه شمعین ایشیغین سؤندوره بیلمز.

او همچون صمد نور شبتاب را راهنمای روشنفکران دانست و بدانان راه نشان داد. مفتون مجموعه ی یافته های خود در شعر فارسی را در قالب عاشیقلی کروان ریخت. جالب آنکه وقتی علیرضا نابدل (اوختای) زنده بود اشعار مفتون را به ترکی ترجمه می کرد و از سال 1350 به بعد، مفتون شاعر او را به فارسی ترجمه نمود.

بعد از انقلاب روح سرشار و شاعرانه ی مفتون باز هم در تلاطم بود و هر از چند سالی دفتری منتشر می کرد به این ترتیب:

سال 1370 فصل پنهان،

سال 1376یک تاکستان احتمال،

سال 1378 سپید خوانی روز،

سال 1383، عصرانه در باغ رصدخانه،

سال 1385من و خزان و تو،

سال 1386شب 1002،

سال 1387 اکنون‌های دور،

سال 1389از پرسه‌های خیال در اطراف وقت سبز  

سال 1391 جشن واژه‌ها و حس‌ها و حال‌ها

و مجموعه اشعار آذربایجانی شاعر به نام «آجی‌چای» به زودی وارد بازار خواهد شد.  

   اشعار استاد مفتون در تمامی‌ آنتولوژی‌های معتبر که از سوی شعرشناسان و منتقدین برجسته تدوین شده جایگاه ویژ‌ه‌ای را به خود اختصاص داده، از جمله‌ی آنها محمد حقوقی، مرتضی کاخی، محمد مختاری، محمدعلی سپانلو، محمد عظیمی‌، علی بابا چاهی، شمس‌لنگرودی و استاد یحیی شیدا در آثار و تحلیل های ادبی خود جای شایسته ای بدو می دهند. شعرها و نوشته‌های او در اکثر مجلات معتبر ادبی همچنان چاپ و منتشر می‌شود و منتقدین برجسته ی کشورمان مجموعه شعر‌های مفتون را مورد توجه قرار داده و به درستی ارزش گذاری کرده اند. اکثر منتقدین و شعر‌شناسان از شعرش با حرمت و قدرشناسی یاد می‌کنند. اشعار ترکی او نیز در مطبوعات آذربایجان جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده و درباره‌اش نویسندگانی همچون استاد یحیی شیدا، غلامحسین فرنود، جمشید علیزاده، علیرضا ذیحق، همت شهبازی، رضا کسگین، رضا همراز و… نوشته‌اند. استاد همچنان پرشور، خستگی ناپذیر و پرامید به سرودن ادامه می‌دهد.  

     مفتون شاعری است که در فرایند سرایش شعر از مراحلی چند گذر کرده است. در گام نخست، احساسات رقیق و ساده‌ی یک جوان دلشده، شیفته‌ی طبیعت، غرق در اندیشه‌های رمانتیک مایه‌ی چهارپاره‌ها و غزلیات صمیمی‌ و شفاف را با زبانی نرم و لطیف و با بیان و تصاویری دم دست به کار می‌گیرد. بعد از شکست نهضت ملی، رواج شعر‌های سیاه، با درونمایه‌های کامجویانه و مبتذل، عاشقانه‌های آن دوره را مسموم کرده بود. اما شعر مفتون از این فضای سیاه و چندش آور به دور بود. او از فراق، هجران، ناکامی‌ها، بیوفایی‌ها و… با متانت و صمیمیت از درون دردمندش سخن می‌گفت. آنچه شعر او را از دیگر همگنان و هم قلمانش متمایز می‌ساخت احساسات پاک، صمیمی‌ و انسانی شعرش بود. شعر مفتون شعر محبت و عشق است، آمیخته با رنگ و آهنگ طبیعت.  

   مفتون، به عنوان شاعر پیشرو، انسان دوست و مردمی‌ از سوی قشر آگاه جامعه‌ پذیرفته شد و اشعارش ورد زبانها گشت. او نشان داد که نبض جامعه‌ را در دست دارد و مفهوم سفارش اجتماعی در شعر را به خوبی دریافته است. اکثر اشعارش، تصویر و تجسم خشم نهفته در اعماق اجتماع ست. به بیان دیگر تجسم وجدان بیدار شده‌ی جمعی است.  

  شعر‌ مفتون،مهر و نشان ویژه ای را دارد. مجموعه هایش از موضوعات گوناگون با درونمایه‌های رنگارنگ فرآهم آمده اند.‌ اشعار غنایی وی درکنار ‌اشعار اجتماعی نو حماسی نشان می‌دهدکه سراینده‌اش از تاریخ، طبیعت، جامعه‌ و مسائل انسانی شناخت گسترده و عمیقی دارد. شاعری پرمایه و خلاق است که با بیان هنری پخته و زبان ورزیده در قالب‌های مختلف – از کلاسیک تا نیمائی - توانایی‌اش را نشان می‌دهد. به عنوان نمونه، شعر «ارک» با بیان حماسی، دردمندانه، اما پر غرور، صمیمی‌ و پرشور از دهه‌ی چهل ورد زبانهاست:

ای ارک ترا به جان آزادی

همواره مدافع وطن باشی

ناظر به گذشته‌های شورانگیز

یادآور عزت کهن باشی

چون بر سرکوی عشق من بودی

شاهد به نیاز قلب من باشی[2]

    سال ۱۳۴۷ کتاب "انارستان" از سوی منتقدین و خوانندگان با استقبال گرمی‌ مواجه شد و نقد‌های زیادی بر آن نوشته ‌شد.شعر «سهند» در این مجموعه، شعری خوش ساخت، عمیق و برجسته‌ از نوع نیمائی است. دیروز، امروز و فردای سرزمینی در سیمای کوه سهند در هم تنیده شده است. شاعر ستایشگر مردانی است که در زندگی اجتماعی و زندگی فردیشان از گذرگاه‌های خطرخیز گذر کرده، از تلاطمات روحی و خلجان‌های درونی در خود پیچیده، اما در مقابل بی عدالتیها، نامردمی‌ها و رویدادها و حوادث ناگوار، آزمون‌های دشوار و عذابها را تاب آورده اند وبا شرف زیسته اند:

یک مرد با تمامی‌ وزن وقارش

ایستاده است تنها

روی حرف سرخ و تر، "شین" و "را" و "فا".

    دفتر شعر "فصل پنهان" گزید‌ه‌ای از‌اشعار سال‌های ۱۳۴۹- ۱۳۷۰ نیز اهل شعر و ادب شگفت زده کرد. این شگفتی از آن جهت بود که سراینده‌ی ‌اشعار درخشان و ماندگاری به شیوه‌ی کلاسیک و نیمائی، قدم به وادی شعر سپید گذاشته بود. غزل‌سرائی که با غزلیات بکر و نابش مورد توجه شهریار، سایه، مشیری، نادرپور و بسیاری از بزرگان بود؛ قدم به قلمرو شعر نیمائی گذاشته و با شعر‌های «توسن، ‌اشراق و…» مورد توجه و تحسین نوگرایان قرار گرفته بود. این شگفتکاریها ثمره‌ی سر زندگی، پرتکاپویی، سخت کوشی شاعر است. همین امروز هم او همچنان با دلی جوان، امیدی پر فروغ در کار نوآوری در سرایش است.

مفتون همچنان می سراید و همگان را شگفت زده می کند. عمرش دراز و راهش استوار باد!


 

 

 

 

[1]م. کریمی، ائلیمیزین ایکی دیللی شاعری، تهران، 1389، ص37.

[2] مفتون، کولاک، تهران، 1344، ص42.

***

قیزیل قلم آذر Qizil Qelem...
ما را در سایت قیزیل قلم آذر Qizil Qelem دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrbkarimia بازدید : 223 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 15:07