يونجا يئييب مشروطيت آلميشيقدكتر محمدحسن پدرامكهنسالان تبريزي موقع روايت از انقلاب مشروطه، به فرزندان خود ميگويند: بيزيم اجداديميز و بويوك بابالاريميز، يونجا يئييب مشروطيت آليبلار. يعني اجداد ما يونجه خورده و مشروطه گرفتهاند. روايت مزبور در بين مردم تبريز و آذربايجان به صورت ضربالمثل درآمده و دهان به دهان ميگردد. اما، آيا واقعاً مردم تبريز در راه رسيدن به مشروطه و سرنگون كردن رژيم استبدادي به آن اندازه جانفشاني و ايثار كردهاند كه در زمان محاصره شهر از طرف نيروهاي دولتي، جهت سير كردن شكم خود و فرزندان خود به يونجه خوردن روي آوردهاند!؟ جهت روشن شدن بهتر اين موضوع و يافتن پاسخ مستند و مستدل، صفحات تاريخ پرافتخار آذربايجان را ورق ميزنيم تا جواب سئوالمان را از راويان و تاريخنگاران مشروطه بگيريم.بنا به روايت سيدحسن تقيزاده: «با بسته شدن راه تبريز و جلفا كه آخرين راه باز بود محاصره شهر از طرف قواي شاه كامل گرديد و چهار ماه بيشتر اين حالت محاصره دوام يافت و به تدريج عرصه بر اهالي شهر تنگ و زندگي خيلي خيلي سخت شد و كمكم يك دكان نانوايي يا بقالي يا هر نوع خواربارفروشي باز نماند و گرسنگي و قحطي بسيار شديد و هولناكي روي داد كه مردم فقير در كوچهها ميمردند و شايد اگر دو سه هفته ديگر يعني مثلاً تا آخر ماه ربيعالثاني 1327 اين حال دوام ميكرد كشتار عام پيش ميآمد يا به هر حال نفوس زيادي از قحطي تلف ميشدند. ولي مردم تحمل و مقاومت كردند. در همسايگي خانه ما تاجري مشروطهطلب بود يك روز گفت كه در كوچه خودمان ديدم شخصي فقيري را كه نشسته و يونجه ميخورد. در آن اوقات غالب مردم يونجه ميخوردند و آن هم به آساني و وفور بدست نميآمد. از وي پرسيدم كه داداش چه ميكني، گفت: حاجي آقا يونجه ميخور, ...ادامه مطلب
نگاهی به تاریخ آذربایجان - 28ماجرای كشته شدن سيميتقو در اشنويهدکتر توحید ملکزاده[1]سیمیتقو یکی از یاغیان مشهور آذربایجان بود که از سالهای مشروطیت موجب ناامنی در غرب آذربایجان شده و ماجراهای بسیاری بوجود آورده بود. وی در مرداد 1301 پس از شکست در برابر ارتش تا سال 1309 هـ.ش به طور مخفي در كوهستانهاي مرزي عراق زندگي ميكرد. براساس اسناد کنسولگری آمریکایی «سیمیتقو زندگی نه چندان مستقلی در میان خویشاوندانش در موصل سپری میکند ولی رابطهاش را با کردهای شکاکی که ریاست موروثی آنها را بر عهده دارد کاملا قطع نکرده است.» [2] در این میان اسنادی وجود دارد که وی درخواست عفو کرده و مایل به بازگشتن میباشد. علیرغم بعضی خودسریها و غارتها دولت مایل به برگشتن سیمیتقو بود تا از یک طرف جلوی غارتهای بیشتر را بگیرد و از سویی دیگر ضرورت استقرار نیروی نظامی قدرتمند در مرزهای عراق را کاهش دهد. با اینکه تعداد عشایری که او را همراهی میکنند اندک میبود ولی ارتباطش به گونهای بود که بتواند دولت ایران را همواره با ترس از بروز مشکل مواجه سازد و هزینه سنگین گشتزنی مابین سردشت و سلماس را بر دولت تحمیل کند. بنابراین بازگشتن صلح امیز او به ایران ظاهرا از ادامه چنین وضعیتی بهتر است. فرین از اعضای هیئت دیپلوماتیک آمریکا در ایران در تاریخ 16 جولای 1928/ 25 تیر 1307 شایعه بازگشت سیمیتقو به همراهی 600 الی هزار نفر همراه را تایید کرد. به نوشته وی این گروه قصد حمله به اورمیه را دارند. امیر لشکر آذربایجان و هنگهایی از تبریز و اردبیل در راه ارومیه هستند. بنوشته این مقام آمریکایی یک مبلغ مسیحی که قصد سفر از را موصل به رواندوز و ایران را داشته برگردانده شده چرا که «کاپیتان کینگ عامل نظامی بریتانی در موصل به وی گفت ک, ...ادامه مطلب
نگاهی اجمالی بر کتاب«بابک» نوشته ی جلال برگشادرستم بهرادرزیمقدمهاین کتاب در سال 1981 در باکو به چاپ رسیده، مترجمان: رحیم رئیس نیا، رضا انزابی، انتشارات نگاه، چاپ چهارم: 1376 آن را به فارسی برگردانده اند مرور می کنیم. مترجمان در توصیف فعالیت های نویسنده رمان «جلال برگشاد» می نویسند: «....نویسنده "جلال برگشاد" بعد از نوشتن رمان «بر پشت بوزآت» با الهام از زندگی دل آورانه «نبی» یکی دیگر از قهرمانان زادگاهش نوشته است. در رمان حاضر به نمایش زندگی حماسه وار و شگفت انگیز بابک پرداخته است. این رمان حاصل پژوهشهای پر دامنه و کار پیگیر ده ساله (80-1970) او که با مایه هنر آموخته و با نیروی تخیل رنگ و جلا یافته است«رمان نویس به ادعای مترجمین در طی 10سال(80-1970) به تلاش طاقت فرسا دست زده از آنجایی که نویسنده زاده روستای «برگشاد» در آن سوی ارس و مشرف بر قلعه ی «بذ» هست. خود مزیتی است تا در صحنه پردازیها از منطقه واقع گرایانه عمل کند. از طرفی ذهنیت دوران کمونیستی (رمان در زمان حاکمیت شوروی بر جمهوری آذربایجان نوشته شده و به چاپ رسیده است) در صدد تبلیغ مزدک گرایی (اصطلاحی که چپ روهای وابسته به تفکر تودهای طرفدار شوروی بر آن دامن می زدند) بر آمده و فضای کلی رمان را در خدمت آیینها و مناسک زرتشتی قرار داده. (1، ص.؟) دکترین استالینی بر آن بود که مزدکیان را کمونیست های تاریخی معرفی کنند. مجموعه کتابهای بر آمده از قرارداد 1919را یک به یک کاویده، به شناسایی مذهب زرتشتی و رموز آن پرداخته، به انطباق جغرافیای تاریخی از باب الابواب (بردعه) تا همدان و... همت گماشته و سر انجام روایتی یک دست از همه مورخان باستان ستایان آریایی از قبیل پیرنیا، فروغی، مخبر السلطنه و ای بسا مورخان نسل دوره رضا, ...ادامه مطلب
تحلیلی از تاریخ آواجیق ، سرزمین دلاوران گمناممهدی همتزاده (ائلدار ماکو)سرزمینی در شمالغرب آذربایجان، با آب و هوای معتدل و با زمستانی سرد، پهندشتی با مردمان خونگرم و زحمتکش که در استان آذربایجان غربی واقع شده است. از نظر جغرافیایی از سمت شمال و غرب به کشور همسایه و مسلمان ترکیه، از سمت شرق به شهرستان ماکو و از جنوب به شهرستان چالدران محدود میگردد . منطقه ای با لغ بر 40 روستا که پرجمعیتترین آبادی در این منطقه شهر آواجیق (کلیساکندی سابق) میباشد. جمعیت شهر و روستاهای آن طی سالهای گذشته همواره در حال نوسان بوده و بر اساس سرشماری سال 1390 جمعیت شهر 1516 نفر و جمعیت روستاها 6942 نفر و آمار کل جمعیت شهری و روستاها 8458 نفر گزارش شده است. (اعلام شده از مرکز بهداشتی، درمانی شهری و روستایی آواجیق) بر اساس تقسیمات کشوری آواجیق از توابع شهرستان چالدران بوده و با این شهرستان حدود 40 کیلومتر و با شهر ماکو 30 کیلومتر فاصله دارد. سرزمین ییلاقی و سرسبز که مردمانش ترکزبان و داری مذهب شیعه هستند. در سال 1375 به محض تبدیل بخش سیه چشمه به شهرستان چالدران ، این شهرستان به دو بخش ( مرکزی و آواجیق ) با 5 دهستان تقسیم شده است که بخش آواجیق دارای دو دهستان به نام آواجیق شمالی و جنوبی میشود. طبق اسناد موجود، گورستان تاریخی پیراحمدکندی با قدمت 2800 ساله و با شماره ثبتی 804 که در سال 1347 به ثبت رسیده است، به قدمت این منطقه در دوره اورارتوها مهر تایید میزند. همچنین وجود آثاری از ایزدیها (در روستای پیراحمدکندی و جبارلو ) و مسیحیان ( کلیسای تاریخی شهر آواجیق که چند سال قبل آثارش باقی مانده بود)، نشان از وجود تمدن غنی در ادوار قبل اسلام را که از سده ششم تا نهم پیش از میلاد (2600 تا 2900 سال پیش) د, ...ادامه مطلب
جغرافيايِتاریخی شمال آذربایجان و قفقاز بر پایه منابع عصر صفوي( 851-907ق/1455-1501م.)دکتر شهرام پناهي خياوي[1]چکیده وقایعنگاران عصر صفوی در خلال نیمه دوم قرن نهم الی دهم هجری/ پانزدهم تا شانزدهم میلادی، اقدامات نظامی مشایخ متأخر خاندان صفوی در نواحی آذربایجانِشمالی و برخی مناطق قفقاز را به ثبت رساندهاند. در بدو امر، هدف اصلی گزارشات، توجیح رویکرد دینی مشایخ مذکور در مواجه با مناطق غیرمسلماننشین در فراسوی مرزهای آذربایجان بوده است، معذالک به اتکاء همین اطلاعات، نمونههایی هر چند مجمل از مسائل مرتبط با مردمشناسی و جغرافیایتاریخی نواحیِ یاد شده به دست میآید. با این وصف، سؤال هرچند ساده پژوهش حاضر، عبارتست از اینکه: اظهارات مورخان صفوی، چه مباحثی را در حوزه جغرافیایِسیاسی و انسانی شمالِ آذربایجان و قفقاز معلوم میدارد؟ پرسش یاد شده ما را به این فرضیه رهنمون می سازد که: عامل جغرافیایی، نقشی تاثیرگذار بر حوادث تاریخی آن دوران داشته و به تبع اقدامها و چالشهای پیشروی مشایخ صفوی، مسالکِ مورد نظر آنان در آذربایجان و قفقاز، محل کنجکاوی و مداقه تیزبینانه مورخان قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر، بر پایه تبیینهای روایی و علی بوده و دادهها نیز بر اساس منابع عصر صفوی و پژوهشهای متعارفِ جدید جمعآوری شده است. امّا، یافته اصلی تحقیق، بیانگر دو نکته اساسی است: اولاً؛ اطلاعات ارائه شده با ویژگیهای کنونی شمالِ آذربایجان و قفقاز همخوانی قابل قبولی دارد. ثانیاً؛ از نقطهنظر مورخان مذکور، توزیعِ جغرافیایی مناطق صرفاً به دلیل معرفی نقشهای مواصلاتی آن حائز اهمیت بوده و لذا، این دانستنیها تنها بخش کوچکی از مجهولات ما نسبت به آن دوران را پاسخ میدهد.کلید واژگان:جغرافیای تاریخی، آذر, ...ادامه مطلب
مطابقت شهر اسطورهای «ساریقاپی» با «فراآسپا» در مراغهدکتراصغر محمّدزاده[1]چکیده : داستان روایی شهر «ساریقاپی» که در ازمنۀ مختلف سینهبهسینه برای نسلهای بعدی نقل شده روایتی از وقایع شهر تاریخی «فراآسپا» در محدودۀ سرزمینی آذربایجان است که در گذر زمان رنگولعابی اسطورهای پیدا نموده ولی شرحی در بطن وقایع را رقم زده است. شهر فراآسپا که در دورههای پس از اسلام به عنوان قلعۀ حکومتی روییندژ شناخته میشود از منظر مختصاتِ محلّ قرارگیری و اشتراکات مختلفِ وقایعِ تاریخی با داستان روایی فوقالذکر قابل بررسی است که این مقاله به بررسی این اشتراکات جهت مُتقنسازی این مفروضات میپردازد.کلمات کلیدی: ساریقاپی، فراآسپا، روییندژ، داستان اسطورهای، مراغه.مقدمه انسان از آغازِ حيات تاريخي خود، گرفتار رویدادها و حوادث مختلفی بوده و غمها، شاديها، خوشيها، ناملايمات و فرازونشيبهاي مختلف زندگي را تجربه کرده و آنها را به صورت شفاهی برای نسلهای بعدی نقل کرده است. نبودِ كتاب و آثار مكتوب در آن گذشتههاي دور، نميتواند دليل براین باشد كه منقولات شفاهيِ ديرينهۀ تاريخ تحت عنوان داستانها نباشد و ما امروزه حال و هواي دوران پيشين را پيشرو نداشته باشيم؛ زيرا به گواه اسطوره و تاريخ ـ بهويژه در سرزمين آذربایجان ـ ازسپيدهدمان تاريخ، حوادث مختلف با عواطف و احساسات امتزاج یافته و تحتعنوان داستانهای اسطورهای به صورت سینهبهسینه برای نسلهای آتی با رنگ و لعابی حماسی نقل شده است. امّا آذربایجان از دیرینهزمان به دلیل قرار گرفتن در حدود و ثغور حکومتهایِ سیاسیِ مختلف ، محلِ حدوث وقایع و نبردهای بزرگی بوده که دلیل عمدۀ آن را میتوان به وجودِ شهرها و قِلاع مختلفِ سیاسی، نظامی, ...ادامه مطلب
بررسی هویّت ساکنان قدیم آذربایجان در اسناد دست اول تاریخی عربی و فارسینویسنده: حسن رفیعی؛ کارشناس ارشد تاریخچکیدهسابقه ی اسکان و حضور ترکان در ایران و آذربایجان از جمله مباحث مناقشه برانگیز در تاریخ ایران می باشد که ایجاد و پدید آمدن بحثها و نظریات دامنهدار و متضادی را سبب شده است. در این میان باستانگرایان به دلیل عدم اعتقاد به تکثّر و تنوّع فرهنگی و زبانی در ایران و در نتیجه- تلاش برای انکار این حقیقت انکارناپذیر و اظهر من الشمس، سابقه ی حضور و استقرار ترکان در ایران و آذربایجان را تا دوره های متخاخرتر یعنی عصر صفوی و مغول و بعضا دوره ی سلجوقی فرو کاسته، زبان ترکی را نیز به عنوان زبانی غیر بومی، مزاحم یا میهمان که گویا از رهگذر تهاجم های اقوام آسیای مرکزی بر مردم آذربایجان تحمیل شده است، می نمایانند. اما گروه دیگر که برخلاف دسته ی نخست، ظری کاملاً متفاوت در این خصوص ارایه می دهند. نظر به این که عقاید و نظریات دسته ی نخست در خصوص این مبحث به شدت تحت تأثیر سیاستهای حکومتی، مقاصد ایدئولوژیک، تُرکستیزانه، غرض آلود و یکسان سازانه ی عصر پهلوی و دنباله روان آن حکومت میباشد، در این مقال کوتاه، نگارنده به بررسی نظریات دسته ی دوم (و منابع و مستندات ارایه شده از سوی آنان)، در این باره اهتمام می نماید.کلید واژهها: آذربایجان،آذربیجان، عبیدبن شریه، عمروحاتم ربیعی، ترک، ترکان، ترکی.متن مقالههمان گونه که میدانیم هویّت آذربایجانیها در نوشتهها و آثار قلمی و عمدتاً تاریخی یکصد سال اخیر به دلایل کاملاً سیاسی در معرض دستکاری و دستخوش تغییر و تحریف واقع شده و ادّعاهای ضد و نقیض فراوانی از سوی فلان یا بهمان نویسنده در این خصوص مطرح شده است و امروزه هم درب بر روی همان پاشنهی سابق, ...ادامه مطلب
بررسی تاریخی اقتصاد تجاری تبریزسیدمرتضی حسینی چکیدهشهر تاریخی تبریز یکی از مهمترین شهرهای شرق میانه و مهمترین شهر آذربایجان بوده و هست. اهمیت این شهر را از زوایای مختلف میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد. نکتهی مهمی که در این مطالعهی تاریخی- جامعهشناختی باید مد نظر قرار بگیرد این است که این کسب اهمیت و نقش تاریخی، یک روند صعودی خطی نداشته بلکه میتوان آن را به صورت یک منحنی تلقی نمود. یک منحنی دارای مقاطع صعود و افول. مهمترین عامل صعود از میان عوامل تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی مختلف، رونق اقتصاد از نوع تجاری در این شهر بوده که این عامل نیز به نوبهی خود حاصل موقعیت جغرافیایی آن بوده است. مقاطع تاریخی صعود و افول این شهر نیز همواره ارتباط مستقیم و بلافصل با اقتصاد تجاری این شهر داشته است. بنابراین مهمترین عاملی که باید در مطالعهی این ترقی و تنزل مد نظر قرار گرفته و تحلیل شود، وضعیت و مناسبات اقتصاد تجاری این شهر در طول تاریخ بهویژه دویست سال اخیر است. در این مقاله که آخرین بخش کتاب «ساختار اجتماعی تبریز از دوره سلجوقی تا عصر مشروطه بر اساس نظریه شهر ماکس وبر» به قلم نگارنده است، عوامل تأثیرگذار بر رونق و رکود اقتصاد تجاری تبریز از دورهی سلجوقی تا آستانهی انقلاب مشروطه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. عوامل مؤثر در رشد و رکود اقتصاد تجاری تبریز از دورهی سلجوقی تا عصر مشروطهگذشته از معاملات خرد معمولی و روزانه که برای رفع نیازهای ضروری در میان ساکنان هر آبادی اعم از شهر و روستا در هر برههای از تاریخ و در هر جغرافیایی از جهان وجود داشته و دارد، برای به وجود آمدن معاملات کلان و متنوع و دائمی و شکلگیری اقتصاد تجاری با مرکزیت بازار در یک سکونتگاه شهری، عوامل و زیر, ...ادامه مطلب
آنچه که دیگران از «تبریز» دارند(نقش تبریزیها در عمران و آبادانی سایر شهرها)رسول داغسر«تبریز، شهر اولین ها». این عبارتی است که امروز برای تمام گوشها آشناست. سوای مصادیق عینی آن، عبارت مذکور مخصوصاً با نامگذاری بر اثر نغز تاریخ پژوه شادروان صمد سردارینیا تثبیت گردید و حق آن از سوی تمامی وجدانهای آگاه و شریف در سراسر کشور ادا می شود.شاید اغلب «نزدیکتر بودن این شهر به اروپا (با توجه به موقعیت آن در جغرافیای کنونی ایران)» به عنوان علت تظاهر هر اوّلینی در تبریز تلقی میشود. اما آیا این ویژگی میتواند به عنوان علت اصلی یا حداقل مهمترین علت بوده باشد؟ در حالیکه شهرهایی مثل بازرگان، اورمیه یا خوی (که تا سالهای نخست تاسیس سلسله پهلوی بزرگتر و پرجمعیتتر از بسیاری از مراکز استانی کنونی بود) با این مورد سنخیت بیشتری داشته و دارند.ژان یونیر در کتاب خود «دلاوران گمنام ایران در جنگ با روسیه تزاری» می نویسد: «تبریز در آنزمان … از حیث وسعت و کثرت جمعیت اولین شهر ایران محسوب می شد و سفرای دول اروپایی در تبریز به سر میبردند در صورتیکه تهران پایتخت کشور بود… تبریز نسبت به تهران یک شهر متجدد بشمار میآمد و مردم تبریز از ازمنه قدیم با اروپائیان محشور بودند… دکتر بارنز انگلیسی که در سال ۱۸۳۳ میلادی و پنج سال بعد از انعقاد عهدنامه ترکمانچای در ایران سیاحت کرد نوشته که جمعیت شهر تهران بیست و پنج هزار نفر است ولی تبریز بنا بر نوشته همان جهانگرد انگلیسی چهارصدهزار نفر جمعیت داشته است.[1]این نویسنده فرانسوی در فصل آخر کتاب خود که بصورت مجزا به علل ارجح داشته شدن تبریز از سوی اروپائیان برای اقامت پرداخته، همچنین مینویسد: «(از علل دیگر اقامت اروپائیان در تبریز این بود) که تبریز از حیث آب و هو, ...ادامه مطلب
روش شناسی تحقيقپيشانگاري یا قضاوت ناروا بدون هیچ مبنای علمی Presupposition و جزميّت Radicalism آفتِ نگاه علمي و زبانشناختي است (درآمدي بر معني شناسي، ص10). به این دو آفت عنصر دیگر، تقلیل گرایی Reductionism را می توان افزود. نگرشهای به اصطلاح علمی و در اصل ضدّ حقیقت و ضدّ علمِ نژادپرستانۀ پارس محور حاکم بر ایران در سدۀ اخیر اساساً مبتلا به هر سه معضل روش شناختی یاد شده است و با تمام قوا کوشیده است که با دیدی جزمی، پیش انگارانه و تقلیل گرایانه همۀ داشته های عظیم تاریخی، فرهنگی و تمدّنی تورکان و سایر مللِ غیر عرب ایران، آسیای غربی و خاورمیانه، آسیای میانه (عجم) را با سوء استفاده از واژۀ تورکی و مصادره شدۀ «ایران» به نفع عنصر جعلیِ تاجیک دری زبان (عنصر جعلی فارس زبان ایران) تقلیل، مصادره و تبلیغ کند. و از آن جا که ويتگنشتاين مي گويد: «معني كلمه را جست و جو نكنيد بلكه به دنبال كاربرد آن باشيد» (همان، ص60). در این مقاله بر آن بودیم که نحوۀ کاربرد و شگردهای کاربرد کلمۀ ایران توسّط هژمونی نژادپرست حاکم پانفارس را بر ملت تورک آزربایجان و ملل دیگر ایران با سوء استفاده های هوشمندانهاش نشان دهیم.ساخت شكني ساده ترين تعريف ساخت شكني (Deconstruction) اين است كه ساخت شكني نقدِ تقابلهاي دوگانۀ سلسله مراتبي است كه ساختار تفكّر غربي را تشكيل داده اند: دورن/ بيرون، روان/ تن، حقيقي / استعاري، گفتار / نوشتار، حضور / غياب، طبيعت / فرهنگ، صورت/ معنا. ساخت شكنيِ يك تقابل، يعني نشان دادن اين كه اين تقابل طبيعي و اجتناب ناپذير نيست بلكه سازه اي است ساختة گفتمانهاي متّكي بر آن تقابل، و نشان دادن اين كه اين تقابل در يك اثر ساخت شكنانه كه مي خواهد آن را پياده كند و از نو بنگارد، باز يك سازه است؛ يعني ا, ...ادامه مطلب
نظريّة پسااستعمارگرايياستعمارگری و نژادپرستی دردها و زخمهای عمیق و طویل المدّتی را در طول زندگی بر روح و روان فرد سرکوب شده و استعمارشده باقی می گذارد. استعمارگران از طریق روشهای نوشتاری و آموزشی و نیز از طریق تولید، ارزش گذاری و اشاعۀ دانش مطلوب، افراد تحت استعمار را متقاعد می سازند که خود و فرهنگ خود، زبان خود، تاریخ خود، نیاکان خود و در مجموع هویّت خود را زشت و منفی ببینند. استعمارگران به استعمارشدگان می آموزند که وضع بردگی، بندگی و حقارت را در وجود خود درونی، کانونی و نهادینه سازند. استعمارگران در حقیقت تصوّر استعمارشده ها از بدنشان، قابلیّتهای ذهنی شان و شیوۀ تفکّرشان را به بردگی می کشانند (ایران و چالش تنوّع، ص59). آنچه را که ما فعّالان ملّی حرکت ملّی آزربایجان جنوبی از «جریان و پروسۀ مانقورت سازی یا مانقورتیسم» توسّط نژادپرستی فارس حاکم بر ایران در صد سال اخیر اراده میکنیم واجد همۀ خصوصیّاتی است که استعمار و نژادپرستی استعماری با استعمارشدگان خود می کند. صد سال است که نژادپرستی فارس حاکم بر ایران یا همان نژادپرستی ایرانی از تمام امکانات حکومتی و دولتی خود، از رسانه ها (رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، روزنامه ها، مجلّات و امکانات مجازی و سایتهای اینترنتی و ...) و نیز از آموزش و پرورش، معلّمان و کتابهای درسی (به ویژه کتابهای درسی مربوط به ادبیّات فارسی، تاریخ ایران، و علوم اجتماعی) در تمام سطوح کودکستان، دبستان، مدارس راهنمایی تحصیلی، دبیرستان و دانشگاه به طور خلاصه از تمام مولّفه های کلامی (نوشتاری و گفتاری) و غیرکلامی (تصویر و موسیقی)، یعنی فیلمها، عکسها، کتابها، روزنامه ها، مجلّات، تبلیغات، آگهی های بازرگانی، تابلوهای ریز و درشت مغازه ها، فروشگاهها، بانکها و مراکز , ...ادامه مطلب
کتاب دده قورقود، به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی و حماسی جهان، کهن ترین اثر مکتوب یافته شده به زبان ترکی آزربایجانی می باشد. اثر فولکلوریک مزبور حاوی یک مقدمه و دوازده داستان منظوم و منثورمی ب, ...ادامه مطلب